نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
برزگري عقابي را در دام ديد. برزگر چنان تحت تأثير زيبايي پرنده قرار گرفت که او را از بند آزاد کرد. عقاب نيز به او نشان داد که پرنده‌اي قدرشناس است. يک روز که برزگر زير سايه‌ي ديواري نيمه‌ويران نشسته بود، عقاب به او نزديک شد و با چنگال‌هاي خود سربند او را از سرش ربود. برزگر از جا پريد و به تعقيب پرنده پرداخت. عقاب کمي آن‌سوتر سربند را رها کرد و رفت. وقتي برزگر به‌جاي اوّلش بازگشت، ديوار را فروريخته ديد و متوجّه شد که عقاب محبّت او را تلافي کرده است.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانه‌هاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمه‌ي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم